پناهندگی دختر ملی پوش ۱۴ ساله به دانمارک؛ اولین میوهٔ قانون حجاب قبل از ابلاغ؟_آفتاب وطن
                 [ad_1]
به گزارش آفتاب وطن
مهرداد خدیر، روزنامه نگار نوشت: هر چند علت مهم پناهنده شدن دختر ۱۴ ساله عضو تیم تنیس روی میز نوجوانان دختر به دانمارک تا این مدت اظهار نشده اما از یک حقیقت حکایت می کند و آن هم این است که تعلق خاطر دخترانمان به این سرزمین را با فشارهای اجتماعی و تهدید مدام بر سر روسری کم کردهاند و خود رفتن و نبودن در ایران مقصد شده نه این که در سرزمین بیگانه جستوجو هدفی باشند و این زیاد دلواپس کننده است. این اتفاق به قدری تلخ است که بر مدال برنز بنیامین فرجی در مسابقات قهرمانی جهان در همین رشته هم سایه انداخت.
باران ارجمند به اتفاق وانیا یاوری همتیمی خود و مریم معظمی مربی به سوئد رفته بودند تا در رقابتهای جهانی شرکت کند و نام او به گفتن اولین دختر نوجوان ایرانی که موفق شده در این اراعه حاضر شود ثبت شد اما سپس از ناکامی مدالی به دست نیاورد.
مسیر برگشت آنان از سوئد نه مستقیما از استکهلم به تهران که ابتدا به کپنهاک (دانمارک) و سپس به استانبول (ترکیه) و آنگاه به تهران بوده و همین جای شگفتی یا تأمل دارد و می تواند برای تحریم های هوایی باشد وگرنه چرا باید برای برگشت از سوئد به ایران در دو سرزمین دیگر توقف کرد؟
به هر رو در کپنهاک با این که کارت پرواز را هم دریافت کرده می بود به جای سوار شدن به هواپیما خود را به پلیس دانمارک معارفه می کند.
نایب رییس فدراسیون تنیس روی میز به روزنامهٔ هممیهن حرف های همه تلاش خود را به کار میگیریم تا بازگردد چون آیندهٔ فوق الاده در انتظار اوست که در ۱۴ سالگی عضو تیم ملی است و قطعا مشاورههای نادرست به او دادهاند.
علت مهم حرکت او را نمیدانیم. در سن و سالی هم نبوده که بگوییم دچار ماجرایی شخصی یا عاشقانه شده یا از این که مدال نیاورده افسرده شده چون در اغاز راه است یا مشکل خانوادگی داشته چون از حمایتو محبت خانواده برخوردار بوده و یادمان باشد باران تنها ۱۴ سال دارد. اما علت چه میتواند باشد جز این که تعلق دختران ایران به این سرزمین را با قوانینی همانند قانون حجاب و عفاف و تهدید به زور و جریمه کم کردهاند؟
مدام به خانوادهها پیشنهاد می کنند فرزند بیاورید چون روال رشد جمعیت رو به افت است اما از اکنون باید به فکر نوجوانی و جوانی باشند که اگر پسر باشد دچار خدمت سربازی او خواهد شد و اگر دختر باید دچار روسری و شالشان شوند و جدای مسایل اقتصادی زیادها را از صرافت فرزند آوری انداختهاند.
چطور میتوان پذیرفت پاسبانان همانند مجرمان جستوجو دختران مردم بیفتند و این چه بساط نکبتی است که هر از چند بعضی اوقات به راه میاندازند؟ در حالی که پوشش بر تاثییر سنت و سبک زندگی و باور و پرورش خانوادگی یا اقتضای جغرافیا یا تحمیل پدر و شوهر شکل میگیرد و پاسبانان را در هیچ جای جهان حتی در افغانستان مامور این کار نمیکنند.
چند و چون خبر پناهندگی روشن نیست ولی می توان تلنگری دانست و او گفت انگار درخت قانونی که آقای قالیباف با افتخار از ابلاغ آن در ۲۳ آذر خبر داده تا بگوید که در صورت امتناع رییس جمهور این اختیار را دارد سریعتر از موعد به بار نشسته است!
احتمالا بگویند ربطی ندارد ولی در کلیت قضیه ربط دارد. کی خانه و کاشانه را ترک میکند؟ فردی که حس تعلق به آن ندارد و قوانینی از این دست حس تعلق را از نسل تازه گرفته است.
در پسران و مردان سربازی اجباری توأم با حس تحقیر و اتلاف زمان و بی حاصل بودن ( برای برتری جنگ های هوایی و الکترونیکی و پهپادی بر زمینی) و در دختران هم با پوشش اجباری. چرا کاری می کنید که فردی حس تعلق نکند؟ هنگامی کثیری از جوانان این سرزمین نمی توانند رویای مالکیت یک متر از سرزمینی با وسعت یک میلیون و ۶۴۸ هزار و ۱۹۵ کیلومتر مربع را داشته باشند چرا این قدر گیر میدهید؟ چرا هر چه نادیدهتان میگیرند باز میخواهید خود را نشان دهید؟
آن دختر که فقط دختر نیست. برادری یا پدری یا همسری و دوستی هم دارد و این قصه را برای هر که تعریف کند جز نفرین چه خواهد فرستاد؟ این نوشته درمورد قانونی نیست که محکوم به ناکامی است. درمورد حس تعلق است.
یقیناً سرنوشت این قانون حتی در صورت ابلاغ و اجرا بهتر از قانون منع ماهواره نخواهد می بود. دختری که از تلگرام فیلتر شده منفعت گیری میکند و پای ماهواره منع شده مینشیند این قانون را هم در راستای همانها میداندو مهم ترین تفاوت این که در دهه ۶۰ و چه بسا ۷۰ پدر و مادر از دختر حمایتنمی کردند اما اکنون همان دختران مادر شده اند و زیر بار قانون قالیباف نمی روال. همان قالیبافی که سال ۸۴ جزوه انتشار کرده و از حجاب حداقلی دفاع کرده می بود.
چند و چون خبر پناهندگی روشن نیست ولی می توان تلنگری دانست و او گفت انگار درخت قانونی که آقای قالیباف با افتخار از ابلاغ آن در ۲۳ آذر خبر داده تا بگوید که در صورت امتناع رییس جمهور این اختیار را دارد سریعتر از موعد به بار نشسته است
کار به جایی رسیده که آقای علی لاریجانی که خود ۱۲ سال رییس نهاد قانونگذاری بوده و پدرش مرجع پیروی بوده و خودش داماد استاد مطهری است و نماینده قم و مرتبط با مراجع بوده میگوید: « قانونی که نتواند جامعه را قانع کند فقط روی کاغذ قانون است. مسألهٔشرعی وجود دارد که به سود سرزمین است اما مقداری زحمت دارد تا جامعه را قانع کنید. این که بدون زحمت قانع کردن بخواهید قانون را اجرا کنید غلط است و بیشتر از آن که به قانون نیاز باشد به قانع کردن نیاز دارد.»
خانم سکینه پاد – دستیار اختصاصیٔ رییس جمهوری در پیگیری حقوق آزادیهای اجتماعی – که در دولت اسبق هم مسئولیتدار همین مسوولیت می بود و در زمره معدود مقامات دولت آقای رییسی است که ابقا شده هم این عکس العمل را داشته است:
«تعجیل در اجرای قانونی که حتی در نظر فقها، حقوق دانان، ادیبان، روانشناسان، جامعه شناسان و مردم جای او گفت و گو دارد مطابق حکمت و عقلانیت نیست. قانون خوب مقبولیت اجتماعی دارد.»
فکر آقای لاریجانی برتری دغدغهٔشرعی است و اقناع را بر قانون گذاری ارجح دانسته و فکر خانم پاد هم مغایرت با حکمت و عقلانیت و مقبولیت اجتماعی و هر دو هم درست میگویند و دومی از یک جنبه مهمتر است چون عضو دولت مرحوم رییسی هم بوده که نویسندگان مصوبه چند ماه است در کار تقدیس ایشاناند.
مسئلهای که در نظر نگرفتهاند اما این گمان است که بخواهند در کار دولت پزشکیان بگذارند. اگر زیر بار نرود انگ ضد قانون به او بزنند و تلویزیون هم سراغ سخنان امام خمینی در بهار ۱۳۶۰ خطاب به بنیصدر برود که اولین رییس جمهور را به تمکین از قانون فرامیخواند و بین او و علمای قم فاصله اندازند و اگر زیر بار برود پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد چون به رغم محجبه بودن دختر خود و باورهای عمیق مذهبی (نه از جنس ریایی که همان مسلمانی سنتی ایرانی) در ایام انتخابات آشکارا حرف های می بود: “مطرح نور ما را به سیاهی میبرد” و اکنون آقای قالیباف برای آن که از سیاهی به درآورد و خاکستری نمود کند حرف های به جای گشت ارشاد جریمه میکنیم! همانند بچه مدرسهایها که در مکتبخانهها فلک میکردند و سپس به جای فلک و کتک با نمره انضباط تهدید کردند و نسلی منزجر از مدرسه و ناظم تحویل دادند.
فردی که همین چند ماه پیش از مطرح ۵ فوریتی خود رونمایی کرده می بود اکنون چرا سراغ این نوشته رفته؟ آن مطرح از این قرار می بود:
یک/ رفاه کارت برای حقوق بگیران
دو/ ۲۰۰ متر مربع زمین رایگان به بی مسکنها
سه/ واحد ۷۵ متری به زوجهای جوان در سه سال اول
چهار/ دیوارکشی در مرزهای شرقی
پنجم/ تاسیس پایتخت اقتصادی ایران در سواحل دریای عمان و کرانه آن
اگر آن مطرح ۵ فوریتی قاعدتا شامل کمحجاب و بیحجاب و شلحجاب و بدحجاب هم میشد اکنون چرا میخواهد قانون تهدید و داغ و درفش را اجرا کند؟ لابد توقع داشت رییس جمهور هم بشود و یک لحظه نمیاندیشد هنگامی از ۶۰ میلیون ایرانی واجد شرایط رای در انتخابات همین تیرماه فقط سه میلیون رأی آورد چه مقدار پایگاه اجتماعی دارد.
وجه پاردوکسیکال قضیه این است که رییس جمهور (تاکنون) امضا و ابلاغ نکرده ولی نهاد زیر نظر وزیر سرزمین او باید اجرا کند. این چنین وظایفی را برای وزارت جوانان و ورزش تعیین کرده تا وزارتخانهای که متولی جوانان و رشد و شکوفایی آنان است نیز دچار این دغدغه شود و آن هم عضو دولت و زیر نظر رییس جمهور است و گویا حسابی می خواهند او را دچار چالش کنند. محدود به وزارت سرزمین و ورزش هم نیست. برای وزارت راه و شهرسازی هم تعیین تکلیف کرده ساختمان سازی هم به طوری باشد که حریم ها مراعات شود.
انگار هر گاه دولتی همسو با جناح اقلیت و برخوردار از اکثریت قوت بر سر کار نباشد با یک مصوبه/قانون در کار او میگذارند. دولت خاتمی باشد با مطرح تثبیت قیمت حاملهای انرژی. دولت روحانی باشد با قانون راهبردی خنثی سازی تحریمها و در واقع مانع بر سر احیای برجام در آمریکای پساترامپ در سال ۹۹ و دولت پزشکیان باشد با این قانون.
به نوشته مهم بازگردیم. دختری که از همه هم سنوسالهای خود برای عضویت در تیم ملی نوجوانان تنیس روی میز (پینگ پونگ)متفاوت و نزدیک بوده و چون سرگرم ورزش در این سطح است جسم و روان سالمی دارد و میتوانسته در مسابقات گوناگون شرکت کند و به المپیک بیندیشد چرا یک دفعه این چنین تصمیمی میگیرد؟
احتمالا و فقط احتمالا این اتفاق میوه زودهنگام همان درخت است هر چند که دو سال قبل میوههایی داده می بود که گرانتر همه شد و اگر میخواستند عبرت بگیرند مهسا کفایت میکرد.
منبع: عصر ایران
                  
          
دسته بنی مطالب
[ad_2]
منبع