انواع گوناگون کلاس های تانک و تفاوت هایشان_آفتاب وطن
[ad_1]
به گزارش آفتاب وطن
تانک ها از ۱۵ سپتامبر ۱۹۱۶، وقتی که یک Mk بریتانیایی در جریان نبرد فلرز کورسلت، در طول دعوا سومی در جنگ جهانی اول به سمت مواضع آلمانی گسیل شد، به یکی از قابلیت های میدان جنگ تبدیل شدند. Mk. I یک هیولای زیاد بدریخت و نامتناسب می بود، اما این خودروی نظامی مسیر تاریخ را تحول داد.
در طول دوران بین دو جنگ جهانی، مقامات بریتانیا، فرانسه، روسیه، آلمان و ایالات متحده فلسفهها و استراتژیهای طراحی تانک را گسترش دادند. هنگامی که جنگ جهانی دوم در سپتامبر ۱۹۳۹ اغاز شد، کشورهای متخاصم دارای زرادخانه ای از کلاس های گوناگون تانک بودند، یعنی تانک های سبک، تانک های متوسط، تانک های سنگین، تانک های پیاده نظام و تانک های کروزر. هر کلاس ناظر پیروزی و ناکامی هایی می بود، اما وقتی که نیروهای محور در سال ۱۹۴۵ تسلیم شدند، برای متخصصان نظامی روشن شد که، به طور کلی، آینده تانک ها در سبک یکپارچه “تانک نبرد مهم” نهفته است. از خشم گل آلود Mk. I تا نوآوری موثر M1 Abrams، در اینجا هر کلاس تانک های عمده تشریح شده است.

تانک سبک
تانک های سبک که به طور گسترده به گفتن کوچکترین کلاس تانک در نظر گرفته می شوند، به جای زره و نیروی تهاجمی بر شدت و چابکی پافشاری دارند. فرانسوی ها این کلاس را در طول جنگ جهانی اول با Renault FT-17 تشکیل کردند، یک زره پوش ۷ تنی که خدمه در تکه جلوی آن قرار گرفته، یک موتور چهار سیلندر در عقب و یک توپ در یک برجک کاملاً چرخان نیز ساختار آن را تکمیل می کردند. این تانک به فرمت استاندارد برای تانک های همه کلاس های وزنی شد. طراحان فرانسوی از FT-17 نه به گفتن یک تانک سبک بلکه به گفتن یک “تانک پشه” یاد می کردند. ایده این می بود که ساختارهای بزرگ FT-17 در تعداد زیاد به مواضع دشمن دعوا کرده و آنها را با شدت، تعداد زیاد و آتش توپ و مسلسل نابود کنند.
تقلیدهایی در طول دوره بین دو جنگ جهانی و در طی جنگ جهانی دوم از این تانک صورت گرفت، و کلاس تانک های سبک با M24 آمریکایی، Mk IV بریتانیایی، Panzer I آلمانی، Type 95 Ha-Go ژاپنی، Renault R35 فرانسوی و T-26 شوروی به بلوغ رسید. در نیمه دوم قرن بیستم، ایالات متحده و دیگر ارتشهای ناتو تانکهای سبک و کلاسهای دیگر را کنار گذاشتند و ناوگان خود را به تانکهای رزمی مهم همانند M1 Abrams، Challenger 1 و Leopard I تبدیل کردند. با این حال، چین و روسیه به این کلاس متعهد باقی مانده و به ترتیب تانک های Type 15 و ۲S25 Sprut-SD را تشکیل کرد. این روزها، تانک های سبک در غرب نیز در حال برگشت می باشند. در سال ۲۰۲۳، ارتش ایالات متحده از M-10 Booker رونمایی کرد، یک خودروی زرهی ۴۲ تنی که از آن به گفتن “خودروی رزمی” و یک تانک سبک یاد می شود.

تانک متوسط
تانکهای متوسط که عمدتاً بین کلاسهای سبک و سنگین قرار میگرفت، در همه طرف های جنگ بر جنگ جهانی دوم تسلط داشتند، به علت ترکیبی کامل از زره، قوت آتش، شدت و تشکیل آسانتر. در طول جنگ جهانی دوم، آلمان ۸,۸۰۰ دستگاه تانک Panzer VI ساخت که امکان پذیر نسبت به تانکهای بزرگتر Panther و Tiger کمتر ترسناک باشد، اما نشان داد که یک اسب کاری مورد قیمت با قابلیتهای قابل دقت و چند جانبه است. در طرف متفقین، M4 Sherman، یک تانک متوسط توانمند دیگر می بود که ارزان، سریع، کاملاً زره پوش، به خوبی مسلح و تقریباً در همه جا حاضر می بود (اتفاقاً M4 Sherman زمان ها بعد از جنگ جهانی دوم نیز کارآمدی خود را نشان داد).
بعد از آن ها، T-34 شوروی – با اهمیت ترین تانک جنگ جهانی دوم می بود. این ماشین زرهی به شکلی زیاد خام و شلخته ساخته شده می بود، اما راه حلهای تشکیل سرهم بندی شده به شوروی این امکان را داد که تقریباً ۸۴,۰۰۰ دستگاه تانک T-34 تشکیل کند و دشمن را در سراسر جبهه شرقی با برتری عددی ناکامی دهد. در طول دوران جنگ سرد، تانک های متوسط، همانند تانک های سبک و کلاس های دیگر، در فلسفه تانک های رزمی مهم قرار گرفتند. با این حال، کلمه “تانک متوسط” تا این مدت امکان پذیر برای اشاره به تانک هایی با وزن نزدیک به ۲۰ تا ۵۰ تن منفعت گیری شود، همانند T-90 روسی با وزن ۵۰.۷ تن و T-80 با وزن ۴۲.۶ تن.

تانک سنگین
تاریخ تانک با Mk. I بریتانیا اغاز می شود، یک تانک سنگین که وزن آن ۲۸.۴ تن می بود، که با استانداردهای جنگ جهانی دوم، آن را به وضوح در رده تانک های متوسط قرار می داد، اما Mk. I هنگامی به نبرد فلرز-کورسلت داخل شد، بدون شک یک جانور عظیم الجثه ترسناک می بود. آلمان با A7V که یک ماشین زرهی حتی بزرگتر با وزن ۳۰ تا ۳۳ تن می بود، به تانک بریتانیایی جواب داد. همانند Mk. I بریتانیایی، تانک آلمانی A7V برای شکستن خطوط نبرد و تسلط بر مواضع دشمن طراحی شده می بود.
در طول دوره بین جنگ جهانی، تانک های سنگین فرد دیگر همانند A1E1 Independent بریتانیایی، M6 آمریکایی و T-35 شوروی ساخته شد. با این حال، آنها در تعداد زیاد محدود و زیاد تر فقطً در نمونه های اولیه تشکیل شدند. تنها تانک های Tiger I و Tiger II تأثیر قابل توجهی در جنگ جهانی دوم گذاشتند. هر دو تانک تایگر برای زره ضخیم، توپ های قوی ۸۸ میلی متری و رکورد نظامی وحشتناک خود مشهور بودند.
در ۱۸ اکتبر ۱۹۴۳، یک تانک Tiger به تنهایی ۱۸ تانک روسی را منهدم کرد. سال سپس، تایگرها به فرماندهی مایکل ویتمن ۲۵ تانک بریتانیایی، ۱۴ ماشین زرهی نیمه شنی و ۱۴ ماشین حامل توپ Bren را در جریان نبرد ویلرز بوکاج منهدم کردند. با این حال، تشکیل و مدیریت این تانک ها نیز دشوار می بود و نمی توانستند با تعداد زیاد تانک های متوسط T-34 و M4 Sherman مقابله کنند. تشکیل تانکهای سنگینی همانند T-10، IS-3، M103 و Conqueror تا اغاز جنگ سرد ادامه یافت. با این حال، کلاس تانک های سنگین، همانند تانک های متوسط و سبک، تحت الشعاع تانک رزمی مهم قرار گرفت.

تانک فوق سنگین
تانک های فوق سنگین عتیقه های تاریخی می باشند که مرزهای وزن، اندازه، زره و قوت آتش را جابجا کردند. از جمله اولین نمونه ها، Char 2C فرانسوی می بود، یک هیولای ۷۰ تنی که در طول جنگ جهانی اول طراحی شد و ۱۰.۳ متر طول، بیشتر از ۳ متر عرض و نزدیک به ۴ متر ارتفاع داشت. مقامات فرانسوی برنامه ریزی کردند تا ۳۰۰ دستگاه Char 2C برای یک عملیاتی تهاجمی بزرگ در سال ۱۹۱۹ بسازند، اما جنگ قبل از آن آخر یافت. ۱۰ تانک در طول دوره بین دو جنگ جهانی ارتقا یافتند، اما هیچ زمان میدان نبرد را استعداد نکردند چون در طول نبرد فرانسه در سال ۱۹۴۰، لوفت وافه حمل و نقل ریلی آنها را نابود کرد و تهدید آنها را از بین برد.
دیگر قوت های اروپایی شراکت های بزرگ تری به این کلاس تانک کردند. تانک TOG II* بریتانیا ۸۰ تن وزن داشت و دارای یک توپ ۱۷ پوندی می بود که در سال ۱۹۴۰ توسط طراحان و سربازان قدیمی کار موسوم به “دارودسته قدیمی” (The Old Gang) ساخته شد که مخفف آن در نام تانک دیده می شود. این گروه متشکل از قدیمی سربازان جنگ جهانی اول می بود که فکر میکردند در این جنگ نیز یک نبرد ایستای فرد دیگر با آلمان وجود خواهد داشت. با این حال، دعوا رعد آسای آلمان نشان داد که این یک درگیری تازه و متحرک است و TOG II* زیاد حجیم تر از آن می بود که مؤثر باشد. و با این حال، این تانک بزرگترین تانک جنگ جهانی دوم نیز نبوده است. حتی نزدیک هم نبوده است.
در سال ۱۹۴۴، آلمان تانک Panzer VIII Maus، بزرگترین تانک نظامی ساخته شده تا بحال را تشکیل کرد. این تانک بیشتر از ۳.۶ متر ارتفاع، همین اندازه عرض و بیشتر از ۱۰ متر طول داشت، وزن آن عددی باورنکردنی، یعنی ۲۰۷ تن می بود. ضخامت زره آن از ۵۰ تا ۲۲۰ میلیمتر متفاوت می بود و در برجک آن یک توپ ۱۲۸ میلیمتری قرار داشت که میتوانست هر وسیله نقلیه زرهی متعلق به متفقین را در فواصل دور از بین ببرد – اما این رویارویی هیچ زمان در میدان نبرد دیده نشد و Panzer VIII Maus زمان وجود در جنگ را نیافت.

تانک رزمی مهم
تانک های رزمی مهم که قوی، توانمند و به طور کلی با وزن ۴۰ تا ۷۰ تن تشکیل می شوند، تاریخچه ای دارند که به کنفرانس سه جانبه در سال ۱۹۵۷ باز می گردد، وقتی که مقامات آمریکایی، بریتانیایی و کانادایی توافق کردند که مفهوم یک تانک رزمی جهانی را به تبعیت از استاندارد تعیین شده توسط Centurion بریتانیایی، اولین تانک رزمی مهم جهان، بپذیرند. با ورود به خدمت در سال ۱۹۴۶، Centurion با عبرت گرفتن از درس های جنگ جهانی دوم – یعنی ناکارآمدی کلاس های تانک پیاده نظام و کروز- طراحی و ساخته شده می بود. این کلاس ها برای کار با هم طراحی شده بودند، اما هیچکدام قوت آتش موثری نداشتند.
راه حل این می بود که یک کلاس کامپوزیت ساخته شود- تانک جهانی یا تانک رزمی مهم. در سال ۱۹۶۱، ایالات متحده از M60، اولین تانک رزمی مهم خود، رونمایی کرد. با یک موتور ۷۵۰ اسب بخار، زره ۱۰ اینچی و یک توپ ۱۰۵ میلیمتری، این تانک آنقدر خوب می بود که ۶۰ سال در خدمت ماند تا این که M1 Abrams در دهه ۱۹۹۰ از آن پیشی گرفت. M1 آبرامز جواب آمریکا به تانک رزمی مهم T-80 ساخت شوروی می بود – این تانک نشان دهنده یک تحول بزرگ در طراحی تانک می بود و توانایی خود را در جنگ خلیج فارس به اثبات رساند و دهها تانک عراقی را در چیزی که کاپیتان اچآر مک مستر از آن با گفتن «یک ویرانی به وسعت ۵ کیلومتر» یاد می کند، نابود کرد. این جنگ با ۵ تلفات برای تانک های آمریکایی و ۱۸۶ تلفات برای تانک های عراقی به آخر رسید. تانکهای رزمی مهم هم چنان یک نیروی مهم در میدان نبردهای مدرن می باشند و همه ارتشهای بزرگ در جهان نسخه خاص خود را گسترش داده اند، همانند T-90 روسی، چلنجر II بریتانیایی، لئوپارد آلمانی و تایپ ۹۹ چینی.

تانک پیاده نظام
مفهوم تانک پیاده نظام در طول دوره بین دو جنگ جهانی در انگلستان و فرانسه ظهور کرد و به شکل اجتناب ناپذیری از درس هایی که از جنگ جهانی اول گرفته شده می بود، طراحی گردید. تانک بریتانیایی Mk. I، اگرچه یک تانک سنگین به حساب میآمد، اما ویژگیهایی داشت که علتمی شد بتوان آن را تانک پیاده نظام نامید، چون نقش محافظت از پیاده نظام را ایفا میکرد و به گفتن نوک پیکانی برای آنها می بود تا پشت سرش جمع شده و از منطقه بین دو نیروی متخاصم که با گفتن «سرزمین هیچکس» شناخته می شد، عبور کنند. در سال ۱۹۳۵، مقامات بریتانیایی یک تانک زیاد کوچکتر از Mk. I را خواست کردند، اما با زره سنگین و پیشرانه ای که بتواند با شدت آرام پیاده نظام پیش برود.
در سال ۱۹۳۶، مهندسان با Matilda Mk و یک سال سپس با Mk. II به این چشم انداز رسیدند. تانک دوم در طول نبرد فرانسه ناظر نبرد می بود و دشمن را با زره ضخیم و غیرقابل نفوذ خود تحت تأثیر قرار داد. وقتی که هیتلر گزارشهایی درمورد کمانه کردن گلولههای ۳۷ میلیمتری آلمان در برابر زره ۷۸ میلیمتری ماتیلدا خواند، برنامهای را راهاندازی کرد که تبدیل ساخت تانک مهیب تایگر با توپ بدنام ۸۸ میلیمتری اش شد. Matilda Mk. II در طول جنگ با نتایج متغیری خدمت کرد. زره ضخیم آن برای مدتی در طول لشکرکشی آفریقای شمالی موثر واقع شده می بود، وقتی که به آن لقب «ملکه صحرا» داده شد. با این حال، این تانک قربانی کمین های توپخانه ۸۸ میلی متری شد و شدت کم و ساختار مکانیکی غیرقابل مطمعن و داغ شدن بیشتر از حدش علتزمینگیر شدنش شد.

تانک کروزر
در طول دوران بین دو جنگ جهانی، بریتانیا به جستوجو تشکیل تانکهای سریع و چابکی می بود که میتوانست خطوط دشمن را در هم بشکند و به ارتباطات، توپخانه، مهمات و هر چیز فرد دیگر که قیمت نظامی دارد صدمه رساند. اولین نمونه از این کلاس A10 Cruiser Mk. I در سال ۱۹۳۷ می بود،یک تانک ۱۲ تنی با توپ و مسلسل هایی که شدت آن به ۴۰ کیلومتر در ساعت می رسید. جانشینان بسیاری همانند Mk. V Covenanter، Mk. VI Crusader و Mk. VII Cavalier راه این تانک را ادامه دادند. هزاران دستگاه از این تانک ها در طول جنگ جهانی دوم تشکیل شد، اما هیچ یک از آنها به اندازه Mk. VIII Cromwell اثرگذار نبودند. این زره پوش ۲۷ تنی تجهیزبه یک توپ ۶ پوندی، دو مسلسل سبک Besa و یک موتور ۶۰۰ اسب بخاری با شدت ۷۲ کیلومتر در ساعت می بود.
زره آن نازکتر از آن چیزی می بود که امکان پذیر برخی دوست داشته باشند، اما اعتدال شدت و قوت آتش کرامول علتشد تا دیوید فلچر، مورخ تانک، آن را «یک سلاح کوچک کاملاً مؤثر» توصیف کند. با این حال، تانک کرامول و کلاس تانک هار کروزر به قدر کافی مؤثر نبودند. خدمه برای شدت کرامول قدردان بودند اما در روبه رو با تانک های آلمانی تایگر و پانتر از افتزره و قوت آتش ابراز نارضایتی می کردند. این کاستی ها در تحول مسیر بریتانیا به کلاس تانک جهانی، که Centurion اولین نمونه از آن می بود، رفع شد.

تانک تخصصی
تعداد بسیاری از زره پوش ها ذیل کلاس تانک های تخصصی قرار می گیرند، از جمله تانک های پل ساز M60 AVLB، که می توانند یک پل ۱۸.۳ متری مناسب برای عبور نیروها، وسایل نقلیه و تجهیزات را مستقر کنند، و تانک های آبی خاکی همانند PT-76 شوروی، یک تانک سبک ۱۵ تنی که می تواند در آب حرکت کند، یقیناً تنها با شدت کمتر از ۱۰ کیلومتر در ساعت. برخی از متمایزترین و خاصل ترین تانک های تخصصی در طول تهاجم به نرماندی با نام رمز عملیات Overlord ظهور کردند. مهندسان متفقین به رهبری پرسی هوبارت، ناوگانی از تانکهای تخصصی مشتق شده از تانکهای چرچیل و شرمن را گسترش دادند که به «بامزه های هوبارت» (Hobart’s Funnies) معروف شدند.
قوی ترین این تانک ها Churchill Crocodile می بود که یک تانک معمولی سنگین از نوع چرچیل می بود که تجهیزبه شعله افکن ویرانگری با برد ۱۴۰ متر شده می بود. این چنین یک تانک تخصص دیگر به نام Churchill AVRE وجود داشت که برای حمل تجهیزات زمینی مهم همانند تکه های چوبی، که دستههای بزرگی از چوبهای شاخه دار بودند که در گودال های مخصوص زمینگیر کردن تانک ها ریخته می شدند و به AVRE و دیگر تانکها اجازه عبور میدادند، تحول کاربری یافته می بود. AVRE ها این چنین با «بوبین ها» اراعه میشدند، دوک های بزرگی از پارچه کتانی که هنگامی باز میشد، جادههای قابل اعتمادی برای وسایل نقلیه متفقین تشکیل میکرد.
Sherman Crab، یکی دیگر از «بامزهها»، یک M4 Sherman می بود که یک مین روب همراه با یک سری زنجیر فلزی متصل به یک میله فلزی چرخان داشت. هنگامی که مین روب مورد منفعت گیری قرار می گرفت، مین های حاضر در مسیرش را منفجر کرده، در سیم های خاردار شکاف تشکیل نموده و صدمات هولناکی را به هر فردی که بر سر راه آن قرار می گرفت داخل می کرد.
دسته بنی مطالب
[ad_2]
منبع