سوپر استارهای نسل زد در آوردگاه نهائی_آفتاب وطن

به گزارش “افتاب وطن”، در سال‌های تازه و در همه کشورهای صاحب قوت در ورزش، او گفت و گو حرکت عمومی و خارج از میدان ورزشکاران نیز مورد او گفت و گو و دقت قرار گرفته و این در واقع به قسمت تفکیک‌ناپذیر کسب و کار ورزش تبدیل شده است. یقیناً این روال بعضی اوقات نتیجه‌ای مثبت داشته و ستاره‌های ورزش را فهمید مسئولیت اجتماعی و اهمیت جایگاه‌شان در بین افکار عمومی نیز کرده، اما بعضا نیز حتی عمر ورزشی آنها را تحت تاثییر قرار داده است.

برگشت‌های درخشان و شوق‌انگیز آرین سلیمی، حرکت محترمانه و دوست‌داشتنی این ورزشکار و یقیناً کسب مدال طلا در رشته‌ای دشوار، او را تبدیل به ستاره کاروان المپیک ایران در ۲۴ ساعت تازه کرده است. اتفاقی که در روزهای تازه برای مبینا نعمت‌زاده و رضا علی‌پور نیز رخ داده و درخشش در رشته‌های غیرمعمول کسب مدال برای ایران در طول تاریخ المپیک، علتشد آنها زیاد تر از دیگر ورزشکاران موفق به کسب اعتبار و محبوبیت در بین اقشار گوناگون جامعه شوند. ملودرام‌های حماسی و اضطراب، هشتگ‌های غرورانگیز و جملاتی مملو از احساسات، سهم آرین سلیمی در ۲۴ ساعت قبل و سپس از مبارزه شجاعانه او در مسابقه فینال روبه رو رقیب انگلیسی شده است.

اما به گمان زیاد همین آرین سلیمی از دیروز صبح با چالشی متفاوت از دیگر رقبای جهانی خود همانند همین کیدن کانینگهام انگلیسی برای ادامه مسیر پیروزی و قهرمانی در سال‌های پیش رو روبه رو می‌شود. مسیر برعکس کسب اعتبار و محبوبیت در ورزش در ایران در سالیان تازه، ورزشکاران را با چالش عجیبی روبه رو کرده؛ به این معنی که آنها علاوه بر ممارست و تمرین و جان کندن برای ادامه این مسیر پیروزی و روبه رو با رقبای تازه و چالش‌های همه ساله، با مانع ها فرد دیگر برای نگه داری اعتبار و وجهه در بین هواداران ورزش در ایران روبه رو می باشند.

در سالیان تازه، حرکت اجتماعی ورزشکاران به شکل اغراق‌آمیزی در بوته آزمایش و نقد، به‌خصوص در صفحات اجتماعی قرار گرفته و در واقع همه حرکات آنها به گمان زیاد بدون در نظر گرفتن شرایط، با شدیدترین حملات و قضاوتی تند و بعضی اوقات دور از انصاف روبه رو می‌شود. ولو این که چه زیاد ستاره‌های بزرگ، محبوب و پرافتخاری در رشته‌های دیگر که برای مثال در المپیک ریو با کسب مدال طلا اشک شوق همه را درآوردند و اکنون در روز ناکامی (نه تازه ناکامی مطلق)، دست همراهمی حزن عمومی و همه جانبه از سوی هواداران را روی شانه خود نمی‌بینند.

در سال‌های تازه این شکل قضاوت گریبان ورزشکاران همه رشته‌های ورزشی در ایران را گرفته و بعضا شرایط حتی وجود در یک مسابقه را برای آنها دشوارتر از حد معمول ساخته است.

این یعنی مسیری پر از چالش‌های تند و عجیبی پیش روی آرین سلیمی، مبینا و تعداد بسیاری دیگر از ستاره‌های محبوب ورزش ایران در المپیک ۲۰۲۴، در سال‌های سپس قرار دارد. یعنی هنگامی رقبای آرین و مبینا در حال آنالیز و تلاش برای جبران ناکامی یا ناکامی خود در المپیک جاری می باشند، ورزشکاران ما گاها ناچار به جواب‌گویی در رابطه با اتفاقاتی خواهد شد که هیچ نقشی در رقم خوردن آن نداشته و حتی احتمالا به آن معترض نیز باشند. 

در ضمن فراموش نکنیم همه ورزشکاران ما تعهدی مبنی بر تبدیل شدن به غلامرضا تختی نداده‌اند و این عدم تطابق در بازار اراعه و تقاضا نسبت به آنها، بعضی اوقات قسمت بسیاری از توانایی و توان ستاره‌های ورزش ایران را در مسیری متفاوت، تلف می‌کند.

قیاس اغراق‌آمیز با نسل قبل و روزگاری که هیچ زمان این همه نظارت و دقت روی زندگی شخصی ورزشکاران نبوده است، یکی از عوامل مهمی است که برخی کاربران را دچار این خطای دید کرده است. نسبت‌های مبالغه‌آمیز به ستاره‌های فوتبال یا رشته‌های دیگر در دهه‌های قبل، با چاشنی فراموش کردن این که آنها نیز در دوره خودشان دست به رفتارهایی شبیه زده و فضا به شکلی بوده که کمتر مورد نقد و بازدید حداقل اینقدر بی‌رحمانه قرار گرفته‌اند.

اگر اینقدر بستر تند و احساسی نبوده است، حتما با مصداق و مثال اشاره می‌کردیم که آنهایی که امروز نماد جوانمردی و انسانیت می باشند نیز روزگاری بعضی اوقات از رانت و زمان تشکیل شده، برای دستیابی به اهداف خود منفعت گیری کرده‌اند. این نوشته به هیچ گفتن به معنی دفاع مطلق از حرکت اجتماعی ورزشکاران در سال‌های تازه نیست و بی‌تردید کارکرد بخشی از آنها به شدت قابل نقد بوده، اما در برخی از موارد نیز برآورده شدن انتظارات در حقیقت عملی نبوده و این فقط برآیندی از یک خشمگینی عمومی و خواسته‌های غیرمنطقی است.

در یک فضای نرمال، ایمان و مبینا و دیگر ستاره‌های جوان کاروان ایران در المپیک پاریس، در یک دهه پیش رو همه تمرکز خود را روی تمرینات حرفه‌ای و شدید و تلاش برای تکرار پیروزی این دوره خواهند کرد، کاری که بیشتر از هر چیز فرد دیگر ماموریت آنهاست، مسئولیتی که قدم اول آن برداشته شده تا جامعه ورزش فهمید پتانسیل نهفته نسل زد و گمان درخشش روزافزون آنها در ورزش بشود.

به یاد داشته باشیم که شادروان تختی هم یک ورزشکار مدال‌آور و بزرگ می بود که تازه رکورد المپیکی او شکسته شده است. طبعا تختی‌ بدون سه مدال المپیک به آن محبوبیت فزاینده‌ای دست نمی‌یافت که بعدها در سالیان طویل درمورد سلوکش بنویسند و بگویند!