چطور تبدیل به کسبوکاری دوستداشتنی شویم؟
[ad_1]
هوش مصنوعی، این فناوری شوقانگیز و متحولکننده، به بخشی جداییناپذیر از دنیای ما تبدیل شده است. البته با اینکه امکانات و تواناییهای هوش مصنوعی خیلی گسترده و چشمگیر است، هنوز به گرد پای تأثیرگذارترین عامل در تجارت نمیرسد. در این مقاله عاملی را بررسی میکنیم که برای جهتدهی به رفتار مصرفکننده و کارمند حتی از هوش مصنوعی هم قویتر است؛ عشق! بله، عشق در کسبوکار که بهرغم تأثیر شگرفش، تعداد بسیاری از سازمانها اهمیتش را نادیده میگیرند و بیشتر از اصطلاحات کمتر احساسی شبیه «تعامل کارکنان» و «وفاداری مشتری» استفاده میکنند. در این مقاله، تأثیر خارقالعاده عشق را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
قدرت عشق
بر اساس چندین دهه بررسی عملکرد تیمها، رهبران، معلمان و فروشندگان موفق، عشق همواره نقشی چشمگیر در موفقیتشان داشته است. هنگامی کارمندان کارشان را دوست داشته باشند، پربازدهتر و متعهدانهتر و وفادارانهتر عمل میکنند. همچنین مشتریانی که عاشق محصولات یا خدمات یه شرکتاند، صرفا به آن وفادار نیستند، بلکه مدافع آن برند میشوند. افرادی که از واژه «عشق» استفاده میکنند، صرفا شور و شوقشان را بروز نمیدهند. آنها احساس عمیقی از رضایت و شکوفایی را در در رابطه با آن فعالیت یا محصول خاص بروز میدهند.
سنجش عشق با اعداد
از مشتریان، کارمندان یا حتی کسانی که به سینما رفتهاند بخواهید برخی از جنبههای تجربه خود را در مقیاس ۱ تا ۵ ارزیابی کنند؛ ۵ بهمعنای خیلی مثبت است. تجربیاتی که امتیاز ۴ یا ۵ میگیرند سبب رفتارهای مطلوبی شبیه وفاداری، حمایت یا بهرهوری میشوند.
معمولا هدف تغییر کیفیت تجربه افراد از ۲ یا ۳ به ۴ یا ۵ است. بااینحال بر اساس دادهها، تغییر از ۲ به ۳ یا ۳ به ۴ تأثیر قابلتوجهی بر رفتار افراد ندارد. تأثیرگذارتر از همه امتیاز «خیلی مثبت» است، یعنی ۵. افرادی که از کلمه «عشق» برای توصیف تجربهشان استفاده میکنند، در این دسته قرار میگیرند و احساسات آنها با رفتارهای آیندهشان مرتبط است. بنابراین ضروری است که با این افراد «فوقالعاده مثبت» متفاوت با کسانی رفتار کنیم که صرفا چیزی را «دوست دارند» یا از آن «لذت میبرند».
چه چیزی دلیل میبشود مردم بگویند «من عاشق این هستم»؟
اصطلاح «عشق» بهمعنای تعهد عمیق به شکوفایی است. این احساس دلیل میبشود فرد احساس مهمتربودن، پیوندداشتن و رضایتمندی کند. فرد میگوید چیزی را دوست دارد، چون آن چیز دلیل میبشود به شکوفایی خود احساس تعهدی عمیق و تزلزلناپذیر داشته باشد.
هوش مصنوعی و عشق
هوش مصنوعی تواناییهایی دلنشینتوجهی دارد، اما از قدرت عشق ورزیدن بیبهره است. فناوری هوش مصنوعی بر اساس دادهها و الگوریتمها عمل میکند و فاقد هرگونه درک واقعی از شکوفایی انسان است. این شکاف احساسی هوش مصنوعی را با ارتباط عاطفی عمیقی که انسانها ایجاد میکنند متمایز میکند.
واردکردن عشق به کسبوکار
در عصر هوش مصنوعی، بااستعدادترین افراد به دنبال سازمانهایی می باشند که عشق را در تعاملات خود در اولویت قرار میدهند. عشق به این معنا نیست که سادهلوح و بیتفاوت باشید. عشق بهمعنای رفتار باملاحظه و شفقتآمیز است. کسبوکارها باید بین شیوههای «دوستداشتن» و «دوستنداشتن» تمایز قائل شوند و عشق را در هر نقطه تماسی با کارمندان و مشتریان خود بگنجانند.
نمونههایی از عشق در کسبوکار
۱. پایبندی به ارزشها
شرکتهای دوستداشتنی درباره ارزشهای خود شفافاند و از تقویت موضع اخلاقی خود دریغ نمیکنند. مثلا تصمیم Chick-fil-A (عرضهکننده ساندویچ و غذای آماده سریع) برای بستهماندن در روزهای یکشنبه نشاندهنده تعهد آن به خانواده و جامعه است.
۲. تعهد به کیفیت
تعهد In-N-Out Burger به ارائه تازهترین غذاها نشاندهنده رویکردی محبتآمیز در قبال مشتریان است. مدیران این شرکت در پاسخ به این سؤال که چرا صبحانه سرو نمیکنند، گفتند که نمیتوانند مواد خود را بهاندازه کافی تازه نگه دارند تا به قولی که به مشتریانشان دادهاند عمل کنند.
پنجرههای In-N-Out Burger مستقیما به آشپزخانه باز میشوند. مشتریان میتوانند قفسههای سیبزمینی تازه، گوجهفرنگی و کاهو را ببینند. (برعکس سایر رستورانهای فست فود که طرز تهیه سوسیس را پنهان میکنند.)
۳. استفاده از زبان مناسب
شرکتهایی شبیه Home Depot (فرشگاه لوازم و دکوراسیون خانگی) از زبانی استفاده میکنند که بر تعهد آنها به خدمت به مشتریان تأکید میکند. مثلا شعبههایشان را «مرکز حمایت از مشتری» نامیدهاند.
۴. ساختار تیم
شرکتهای دوستداشتنی اهمیت تیمهای کوچک را درک میکنند. هنگامی تیم کوچک است، رهبران بیشتر به اعضای تیم خود توجه میکنند و اعضا راحتتر به شکوفایی میرسند.
۵. رفتار با کارمندان اسبق
اگر رفتار محبتآمیز با مردم تعهدی تزلزلناپذیر به شکوفایی آنها باشد، این تعهد حتی پس از خروج افراد از شرکت نیز ادامه خواهد داشت. شرکتی که دوستداشتنی نیست، افراد را صرفا وسیلهای برای رسیدن به هدف میبیند بنابراین هنگامی که کارمندی شرکت را ترک میکند، گویی هیچ وقت وجود نداشته است؛ نام آنها بهندرت در جلسات مطرح میبشود و مشارکتهایشان، هرچه بوده است، بهسرعت در سایه تلاشهای شرکت قرار میگیرد.
۶. توجه به افراد بهجای توجه به میزان بهرهوری
شرکتهای دوستداشتنی رتبهبندی عملکرد را کنار میگذارند و با هر کارمند بهعنوان فردی با پتانسیل رشد منحصربهفرد رفتار میکنند و زمان رشد را به او میدهند.
ارزش عشق در کسبوکار
عشق تأثیرگذارترین عامل بر رفتارهای مشتریان و کارکنان است. در کمال تعجب، تعداد بسیاری از کسبوکارها آن را کمارزش میدانند و نادیدهاش میگیرند. رهبران و مدیران عاقل تشخیص میدهند که تجربیات دوستداشتنی منجر به عملکرد بهتر کارکنان، وفاداری مشتریان و حمایت از برندشان میشوند. در عصر هوش مصنوعی، سازمانها باید برای داشته باشند که هوش مصنوعی میتواند از انسان تقلید کند، اما هیچ وقت واقعا عشق نمیورزد. این لمس انسانی و تعهد به شکوفایی است که کسبوکارها را در این دنیایی که هر روز بیشتر و بیشتر ماشینی میبشود، با رقبا متمایز میکند.
کلام آخر
هوش مصنوعی بدون شک جهان ما را متحول میکند، اما عشق همچنان قویترین نیرو در تجارت است. درک و طراحی عمدی عشق در هر جنبهای از تجربه کارمند و مشتری استراتژی خوبی است که کسبوکار شما را با رقبا متمایز میکند. بهترین تواناییها به دنبال سازمانهایی می باشند که متعهد به ایجاد تعاملات محبتآمیزند و مشتریان باهوش به شرکتهایی وفادار میشبیه که عاشقانه کار میکنند و در تلاش برای کارآمدی، تأثیر عمیق عشق را نادیده نمیگیرند. اگر عشق را در بغل بگیرید، خواهید دید این نیرو چنان شما را به موفقیت میرساند که هیچچیز دیگری توانش را ندارد.
[ad_2]
منبع