بهترین مینی‌سریال‌های خارجی با تنها ۶ اپیزود_آفتاب وطن

۱۰ مینی‌سریال دیدنی و جذاب که تنها ۶ اپیزود دارند؛ از Dear Child تا We Own This City

[ad_1]
به گزارش آفتاب وطن

یافتن نقطه تعادلی بی‌نقص بین گستره گسترده داستان‌پردازی که در سریال‌های بلند دیده می‌شود و روایت متمرکز و فشرده فیلم‌هایی که در یک نوبت قابل تماشا می باشند، علتشده مینی‌سریال‌ها در سال‌های تازه به اتفاق‌ای پرطرفدار تبدیل شوند. حتی در چارچوب مینی سریال‌ها نیز دامنه متنوعی وجود دارد. سریال‌هایی با سه یا چهار تکه را می‌توان در یک شب تماشا کرد، در حالی‌که تماشای عناوین ۱۰ قسمتی به وقتی بیشتر از یک شب بی‌وقفه نیاز دارد.

مینی‌سریال‌های شش قسمتی اعتدال طلایی بین این دو حالت را به‌خوبی برقرار می‌کنند و بی‌علت نیست که تعداد بسیاری از بهترین و دلنشین‌ترین سریال‌های مختصر در قالب شش تکه روایت شده‌اند. از حماسه‌های ویرانگر جنگی گرفته تا اقتباس‌های تاریخی، تریلرهای جاسوسی و حتی درام‌های جنایی، در ادامه این نوشته شما را با ۱۰ مینی سریال دارای ۶ اپیزود آشنا می‌کنیم که قطعاً بهترین‌ها می باشند.

بهترین مینی‌سریال‌ها با ۶ اپیزود

۱۰. Liebes Kind (Dear Child) (۲۰۲۳)
۹. Stateless (۲۰۲۰)
۸. Alias Grace (۲۰۱۷)
۷. Bodyguard (۲۰۱۸)
۶. The Little Drummer Girl (۲۰۱۸)
۵. Black Bird (۲۰۲۲)
۴. The Night Manager (۲۰۱۶)
۳. Pride and Prejudice (۱۹۹۵)
۲. Das Boot (۱۹۸۴)
۱. We Own This City (۲۰۲۲)

سریال فرزند عزیز ۲۰۲۳

۱۰. Liebes Kind (Dear Child) (۲۰۲۳)

مینی‌سریالی محصول نتفلیکس از سرزمین آلمان که احتمالا به قدر کافی مورد دقت قرار نگرفته، اما به‌گفتن یک سریال جنایی-معمایی دلنشین، الماسی واقعی در بین سریال‌های بین‌المللی است. داستان این مینی‌سریال درمورد زنی مرموز است که بعد از تحمل دوران هولناکی در اسارت موفق به فرار می‌شود. شرایط حبس او برای کارآگاهانی مهم است که در حال بازدید پرونده ناپدید شدن زنی دیگر در ۱۳ سال پیش می باشند، و امکان پذیر اکنون سرنخی مهم پیدا کرده باشند.

جسورانه و تکان‌دهنده، این سریال هیچ زمان از به عکس کشیدن عناصر ازردهکننده عقب نمی‌نشیند و در عوض با قدرتی دلنشین، تاریکی ذاتی روایت خود را در بغل می‌گیرد. شش تکه سریال فرزند گرامی پر از پیچش‌های مهیج و افشاگری‌های شوکه‌کننده است و با الهام‌گیری سخاوتمندانه از بهترین تریلرهای جنایی سال‌های تازه، داستانی مسحورکننده از شرارت، اندوه و فریب خلق می‌کند. در اصل، کودک گرامی یکی از مینی‌سریال‌های برجسته نادیده‌گرفته‌شده در ژانر معمایی و تعلیق است که با مخاطرات نهان و غیرقابل‌پیش‌بینی بودنش، تأثیری ماندگار بر مخاطب می‌گذارد.

سریال آواره ۲۰۲۰

۹. Stateless (۲۰۲۰)

گفتن این سریال تنها در معنی لغوی خود به مفهوم فقدان تابعیت اشاره دارد، بلکه معنی عمیق‌تر و ترسناکتری را نیز بازتاب می‌دهد: بحران هویت و ازخودبیگانگی که در افرادی تشکیل می‌شود که از جامعه و فرهنگ خود جدا شده‌اند. آواره یا بی‌وطن داستانی اثرگذار و پرقدرت در رابطه ارتباطات انسانی است که بر پایه داستان‌های واقعی از بازداشت مهاجران در استرالیا ساخته شده. این سریال چهار روایت به‌هم‌مدام از یأس و فقدان عزیزان را جستوجو می‌کند: یک پناهجوی افغان، یک مهماندار هواپیما، یک پدر جوان، و یک کارمند دولتی که دچار رسوایی ویرانگری است، و زندگی آن‌ها در یک مرکز بازداشت در صحرای استرالیا با هم تلاقی اشکار می‌کند.

با بازی‌هایی درخشان و فراموش‌نشدنی متعدد، این سریال ساخته شبکه ABC داستانی اثرگذار از انسانیت و فرآیند مهاجرت را با موضوعاتی همچون اخلاق و کیفیت زندگی در این چنین مراکزی روایت می‌کند. با نگاهی انسان‌محور و اثرگذار، این سریال تماشاگر را به چالش می‌کشد و برداشت‌ها درمورد مهاجرت و بازداشت را دگرگون می‌سازد؛ چیزی که آن را به سریالی تفکربرانگیز، تاثیرگذار و درست به موقع تبدیل می‌کند.

سریال گریس دیگر

۸. Alias Grace (۲۰۱۷)

بر پایه رمانی از مارگارت اتوود نوشته سال ۱۹۹۶، مینی‌سریال گریس دیگر ترکیبی مسحورکننده از داستان تاریخی، معمای قتل پرمفهوم، و درامی شخصیت‌محور است که به‌گفتن یکی از مینی‌سریال‌های شاخص سال‌های تازه شناخته می‌شود. با روایتی در کانادای قرن نوزدهم، این سریال داستان گریس مارکس (با بازی سارا گوردون) را جستوجو می‌کند که به جرم قتل کارفرمایش محکوم شده، اما این محکومیت به چالش کشیده شده و روان‌پزشکی هوس‌باز به نام دکتر سایمون جردن (ادوارد هالکرافت) مأمور شده تا گزارشی تهیه کند که عرصه عفو او را فراهم سازد؛ روندی که تبدیل بازگویی قبل‌ی گریس در قالب مصاحبه‌های طویل می‌شود.

این اقتباس تلویزیونی قوی و باکیفیت، پافشاری منبع مهم بر چگونگی قضاوت و برخورد با زنان در تاریخ را به‌خوبی بازتاب می‌دهد و در عین حال، مخاطب را در دل معمایی پرکشش از رسوایی و عدل فرو می‌برد. هرچند آخر آن برای ابهامش کمی ناامیدکننده است، گریس دیگر هم چنان مینی‌سریالی غنی از نظر مفاهیم، دلنشین و به‌شدت نادیده‌گرفته‌شده است که تصویری دیدنی از کانادای میانه قرن نوزدهم و نحوه فکرهای نه چندان خوشایند مردانی که در آن دوران می‌زیستند اراعه می‌دهد.

سریال بادیگارد ۲۰۱۸

۷. Bodyguard (۲۰۱۸)

شکاف‌های سیاسی هیچ زمان تا این حد عمیق و آکنده از نفرت نبوده‌اند؛ مفهومی که مینی‌سریال بادیگارد با تعلیقی نفس‌گیر و یک رابطه عاشقانه کانونی دلنشین به عکس می‌کشد. ریچارد مدن در نقش دیوید باد، قدیمی‌سربازی که اکنون در واحد حفاظت اختصاصی پلیس لندن خدمت می‌کند، به محافظت از جولیا مونتاگ (کیلی هاوز)، سیاستمداری جنجالی و بلندپرواز با سیاست‌هایی تندروانه که باد با آن‌ها ناموافق است، گمارده می‌شود. در حالی که با پیشرفت داستان نفرتش از مونتاگ و دیدگاه‌های او زیاد تر می‌شود، باد بین قیمت‌های خود و ماموریت‌اش دچار می‌ماند، در حالی‌که تا این مدت از زخم‌های فیزیکی و روانی دوران خدمتش در افغانستان رنج می‌برد.

این مینی‌سریال از نخستین سکانس‌هایش تماشاگر را مجذوب می‌کند و تا تیتراژ پایانی رهایش نمی‌سازد. بادیگارد با اتکا به بازی‌های درخشان ستارگانش و پیچیدگی جذابش در تمرکز مفهومی روی دوگانگی و ضمانت در سیاست، به اثری پرتعلیق و تأمل‌برانگیز بدل می‌شود که برای تماشای متوالی نیز زیاد مناسب است. این سریال یک تریلر دلنشین و شوق‌انگیز است، پر از پیچش‌های غافلگیرکننده برای آنان که تعلیق آرام و حساب‌شده را ترجیح خواهند داد.

سریال دخترک درامر ۲۰۱۸

۶. The Little Drummer Girl (۲۰۱۸)

با وجود فلورنس پیو همیشه درخشان، الکساندر اسکارشگورد و مایکل شنون، مینی‌سریال دخترک درامر یک تریلر جاسوسی تند و تیز است که مملو از فضای تاریخی باشکوه و تنش بالای رمان جان لوکاره است. چارلی (پیو)، یک بازیگر جوان انگلیسی با گرایش‌های چپ‌گرای رادیکال، در جریان تعطیلات، توسط یک مامور موساد جذب شده و سپس مأموریتی دریافت می‌کند تا در یک گروه طرفدار فلسطینی نفوذ کند که تصمیم انجام حملاتی در اروپا را دارند.

با ریتمی سنجیده که هم دردناک و هم جذب‌کننده است، دخترک درامر جوهرهٔ قوت پیچیده و دقیق تریلرهای جاسوسی را به کمال می‌رساند. همه عناصر، از بازی‌ها گرفته تا پیچش‌های داستانی، طراحی هنری خیره کننده و حساسیت نسبت به تنش‌های ژئوپلیتیکی، با مهارتی استادانه توسط پارک چان-ووک کارگردانی شده‌اند. این مینی‌سریال جواهری نهان است که احتمالا تعداد بسیاری در زمان انتشار کردن از دست داده باشند، اما دوست‌داران ژانر جاسوسی حتماً باید آن را تماشا کنند.

سریال پرنده سیاه ۲۰۲۲

۵. Black Bird (۲۰۲۲)

با ترکیبی از تنش جنایت واقعی و دلهره‌ی قاتلان سریالی، پرنده سیاه بعد از انتشار کردن در Apple TV+ در سال ۲۰۲۲، به‌شدت به موفقیتی بزرگ برای این سرویس تبدیل شد. جیمز «جیمی» کین (تارون اجرتون) با اتهامات مربوط به قاچاق مواد مخدر و سلاح روبه رو است که می‌تواند تبدیل ۱۰ سال زندان شود. اما فرصتی غیرمنتظره برای رستگاری و آزادی پیش می‌آید، وقتی که اف‌بی‌آی به او نظر می‌دهد اگر بتواند با منفعت گیری از کاریزما و پرحرفی ذاتی‌اش، از لری هال (با بازی پاول والتر هاوزر) – قاتل سریالی مظنون و متهم به آدم‌ربایی – اعتراف بگیرد، محکومیت او بخشیده خواهد شد. علت این خرید وفروش این است که این گمان وجود دارد هال در دادگاه تجدید نظر اینده از اتهامات تبرئه شود.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصاد، ورزش، حوادث، فرهنگ و گردشگری را در آفتاب وطن بخوانید.

پرنده سیاه با عمق و ظرافتی ساخته شده که تعداد بسیاری از سریال‌های با تم جنایات واقعی فاقد آن می باشند. این سریال شاهکاری در روایت شخصیت‌محور و فضای خشن زندان است که هر چه جلوتر می‌رود، داستان آن در رابطه فریب، قتل و اخلاق، دلنشین‌تر و پیچیده‌تر می‌شود. این چنین این روایت با بازی‌های قوی گروه بازیگرانش تحکیم شده و به گفتن درامی جنایی، فشرده و دقیق، موفق به بازآفرینی نسبتاً وفادارانه‌ای از رابطه واقعی بین کین و هال می‌شود.

سریال مدیر شب ۲۰۱۶

۴. The Night Manager (۲۰۱۶)

ترکیب تجمل بی‌نقص و جنایت بین‌المللی در مدیر شب به شکلی مسحورکننده اتفاق می‌افتد. این اقتباس سال ۲۰۱۶ از رمان جان لوکاره با تکیه بر گروه بازیگران ستاره‌اش و نمود‌های بصری دیدنی، به کیفیتی بالا دست می‌یابد. در این مینی‌سریال، تام هیدلستون در نقش جاناتان پاین، سرباز اسبق بریتانیایی که اکنون مدیر شب یکی از هتل‌های لوکس قاهره است، بازی می‌کند. هنگامی اشکار می‌شود که ریچارد روپِر (هیو لوری)، دلال سلاح مشهور، تصمیم انجام خرید وفروش‌ای در این هتل را دارد، وزارت خارجه بریتانیا از پاین می‌خواهد تا به شبکه تبهکاری روپر نفوذ کند.

فرمت مینی‌سریال بهترین راه برای تحقق این داستان در قالب تلویزیونی می بود؛ در حالی‌که دو اقتباس سینمایی از این رمان ناکامی خورده بودند، نسخه شش‌قسمتی تلویزیونی از همه پیچ‌وتاب‌های داستانی ممکن سود می‌برد و این امکان را فراهم می‌سازد که همه جزئیات و عظمت روایت به‌شکلی دیدنی تجلی یابد. هرچند ژانر جاسوسی را بازآفرینی نمی‌کند، اما مدیر شب با تکیه بر بازی‌های دیدنی، سرنخ‌های داستانی تیزبینانه و زیبایی بصری پررنگش، یکی از دلنشین‌ترین و شوق‌انگیزترین سریال‌های تلویزیونی است.

سریال غرور و تعصب ۱۹۹۵

۳. Pride and Prejudice (۱۹۹۵)

اقتباس درست و درخور از رمان‌های کلاسیک زیاد نادر است، اما مینی‌سریال سال ۱۹۹۵ شبکه BBC از رمان مشهور جین آستین به نام غرور و تعصب، از آن دست آثار نادری است که به‌خوبی از بعد این ماموریت برآمده است. با تمرکز بر مضامین مربوط به انتظارات اجتماعی و تبعیض طبقاتی در جامعهٔ بریتانیا در دوران ریجنسی، این سریال رابطه پیچیده بین الیزابت بنت (با بازی جنیفر ایهل)، دختری از خانواده‌ای ساده، و آقای دارسی ثروتمند، مغرور و در ابتدا سرد (با بازی کالین فیرث) را به عکس می‌کشد.

اغراق نیست اگر بگوییم این مینی‌سریال به یکی از نمادهای تلویزیون دهه ۹۰ میلادی تبدیل شده است. بازی کالین فیرث در نقش آقای دارسی از سوی تعداد بسیاری بهترین تجسم شخصیت‌های آستین در سینما و تلویزیون دانسته می‌شود و روایت داستان نیز در طول شش ساعت کاملاً متوازن و دقیق است. با منفعت‌گیری از شوخ‌طبعی بسیار و در عین حال گزنده جین آستین، مینی‌سریال غرور و تعصب به همان اندازه که ظریف است، اعتیادآور نیز هست و گواهی بر جذابیت قالب مینی‌سریال انگاشته می‌شود، سال‌ها قبل از این که این قالب تلویزیونی به محبوبیت امروزی دست یابد.

سریال قایق ۱۹۸۴

۲. Das Boot (۱۹۸۴)

اگرچه در ابتدا در سال ۱۹۸۱ به‌صورت فیلمی ۱۴۹ دقیقه‌ای اکران شد که بعدها به‌گفتن شاهکار سینمای جنگی مورد دقت قرار گرفت، مینی‌سریال آلمانی قایق نمایی عمیقاً انسانی از سربازان آلمانی در جریان جنگ جهانی دوم اراعه می‌دهد. این تاثییر کلاسیک با فضایی بسته و کلاستروفوبیک، زندگی خدمه یک زیردریایی آلمانی در دوران جنگ جهانی دوم در اقیانوس اطلس را به عکس می‌کشد؛ از لحظات ملال‌آور طویل وجود در این چنین فضایی تنگ و تاریک تا ورود ناگهانی به نبرد دریایی خشن و پرتنش. اما چون بخشی از بودجه فیلم از سوی شبکه‌های تلویزیونی آلمان فراهم شده می بود، سازندگان ناچار شدند صحنه‌های اضافی فیلم‌برداری کنند تا نسخه‌ای تلویزیونی نیز اراعه دهند.

این نسخهٔ تلویزیونی در سال ۱۹۸۴ انتشار شد و در شش تکه، فشارهای روحی و روانی واردشده بر خدمه زیردریایی را با جزئیاتی بیشتری به عکس کشید. مسئله دلنشین این که کارگردان این مینی‌سریال، ولفگانگ پترسن، در سال ۱۹۹۹ نسخه تدوین کارگردان را با زمان زمان ۲۰۸ دقیقه انتشار کرد که تعداد بسیاری از صحنه‌های مربوط به گسترش شخصیتی خدمه را، که از نسخه سینمایی حذف شده می بود، باز می‌گرداند. در همه نسخه‌ها، قایق نمایشی استادانه از انسانیت، رفاقت در جنگ و تنش خفه‌کننده زندگی در زیردریایی با جزییات زیاد و دقیق است.

سریال این شهر مال ماست ۲۰۲۲

۱. We Own This City (۲۰۲۲)

از سازندگان سریال تحسین‌شده شنود (The Wire) و با تکیه بر داستانی واقعی، مینی‌سریال این شهر مال ماست (یا ما صاحب این شهریم) یک سفر ماجراجویانه دیدنی و در عین حال پیچیده به درون فساد سازمان‌یافته پلیس است. به سبک همیشگی دیوید سایمون، این سریال با نگاهی ژرف به نقص‌های سیستماتیک در بنیادی‌ترین نهادهای اجتماعی می‌پردازد، در حالی‌که همه شخصیت‌های پر ایرادش را با نگاهی انسانی به عکس می‌کشد. روایت غیرخطی سریال در بازه‌ای ۱۵ ساله گسترش می‌یابد و به صعود و سقوط واحد «ردیابی سلاح گرم» پلیس بالتیمور می‌پردازد؛ واحدی فاسد و قانون‌گریز به رهبری وِین جنکینز (با بازی جان برنثال).

دامنه روایت این تاثییر حیرت‌انگیز است؛ نه‌تنها بیشتر از یک دهه فساد و نهان‌کاری پلیس را در بر می‌گیرد، بلکه مجموعه‌ای از داستان‌های دیگر نیز در دل این ماجرا روایت می‌شود. آنچه این تاثییر را از دیگر آثار شبیه نزدیک می‌کند، بازدید عمیق دلایل روانی، اجتماعی و نهادی وقوع فساد و سختی مهار آن است، در کنار نمایش تأثیر مستقیم آن بر جامعه. بازی تحسین‌برانگیز برنثال و شناخت درونی سایمون از فضای جنایی و نیروی پلیس بالتیمور، این شهر مال ماست را به شاهکاری بی‌نظیر در ژانر جنایی تلویزیون تبدیل کرده؛ اما این سریال احتمالا نادیده‌گرفته‌شده‌ترین مینی‌سریال تاریخ تلویزیون باشد.

دسته بنی مطالب

خبرهای ورزشی

اخبار پزشکی

اخبار اجتماعی

اخبار فرهنگی

کسب وکار

اخبار فناوری

[ad_2]